پدافند غیر عامل - قسمت2

نوشته شده توسط:سجاد رضاپور | ۰ دیدگاه

شناخت نقاط ضربه پذیر فرهنگی و اهداف دشمن برای برنامه ریزی پدافند غیرعامل
مسلح کردن جامعه به پدافند غیر عامل جنگ نرم نیازمند شناخت نقاط ضعف و نقاطی است دشمن آنها را مورد هدف قرار می دهد. پس از شناساسی اهداف دشمن می بایستی نسبت به مقاوم سازی آنها اقدام کرد. در حال حاضر اهداف دشمن در جنگ نرم در امور زیر خلاصه می شود:

1.سست کردن باورهای دینی و انقلابی مردم.

2.پشیمان کردن مردم از انقلاب

3.تبلیغ و ننگ زدایی از سازش با استکبار

4.عادی سازی خودفروختگی سیاسی

5.تبلیغ مصرفگرایی و تجمل پرستی

6.القای ترس و خودباختگی و تبلیغ ضرورت تسلیم و عقب نشینی در مقابل دشمن

7.القای بی اعتمادی مردم به مسئولین

8.ترساندن از تحریم و انزوای جهانی ایران

9.بزرگنمایی اشکالات کوچک و کوچک نمایی موفقیتهای نظام

10. القای وجود بحران در جامعه

نظام در فتنه 88 به پیروزی رسید. آخرین خاکریزهای دشمن در 9 دی و 22 بهمن 88 فتح گردید. اما به تحقیق باید گفت آنچه فتنه 88 را تا این اندازه بزرگ کرد، ضعف ما در پدافند غیرعامل بود. فتنه 88 آنقدر سریع و غافلگیر کننده بود که تا مدتها افراد را از درک شرایط و پشت پرده ناتوان ساخت. نمونه این وضعیت را در زمان غصب خلافت امیرالمومنین در ماجرای سقیفه دیدیم که چگونه نور ولایت علی در غوغای عناصر خوش ظاهر به جایی نرسید تا آنکه پس از 25 سال قدر علی دوباره شناخته شد. درست است که علی بالاخره پس از سالها به قدرت رسید ولی متاسفانه آثار سوء رفتار خلفای پیشین در رفتار و اذهان مردم باقی مانده بود. این رسوبات دوران گذشته باعث شد تا خط امامت و ولایت از جامعه اسلامی دور شود.

پدافند غیر عامل جنگ نرم، مردم را همیشه آماده نگاه می دارد. این آمادگی فکری مردم باعث میشود در صورت بروز جنگ نرم براحتی بازی نخورند و با صبر و اندیشه راهی را که کمترین خسارت را داشته باشد برگزینند. روشهای پدافند غیر عامل جنگ نرم می بایستی تضمین کننده موارد زیر باشد:

1.اطلاع رسانی بموقع برای ایجاد آمادگی دائمی در مردم

2.جلب اعتماد عمومی به منابع اطلاع رسانی داخلی

3.تمرکز زدایی و توزیع مراکز اطلاع رسانی برای ارائه کمکهای اولیه جنگ نرم

4.مقاوم سازی فکری مردم برای کاهش خسارات جنگ نرم

5.ایجاد سوء ظن دائمی نسبت به دشمن

6.تقویت اعتماد به نفس مردم به داشته های فرهنگی و ملی خود

7.تقویت مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت کشور

موارد فوق روشهای پدافند غیرعامل است. هریک از این روشها نیازمند ابزاری است که بتوان بوسیله آنها این روشها را بکار گرفت. در اینجا به هریک از موارد فوق اشاره و راه حل و ابزارهای هر یک را بر می شماریم.

اطلاع رسانی بموقع برای ایجاد آمادگی دائمی در مردم
اگر مردم برای حوادث آماده باشند هیچگاه گرفتار شبیخون نمی شوند. غافلگیر شدن همیشه تلفات را افزایش می دهد. لذا یکی از اصول پدافند غیرعامل جنگ نرم ایجاد آمادگی فکری برای کاهش تلفات ناشی از شبیخون جنگ نرم است. شبیخون جنگ نرم به معنای آن است که فردی به یکباره احساس شکست نماید. مثلا انتخابات 88 با شرکت 85 درصد مردم یک پیروزی بزرگ برای نظام به شمار می رود. بناگاه گروهی با اعلام تقلب در شب انتخابات، خواستار ابطال آن را می شوند. این یعنی القای احساس شکست در ملت بلافاصله پس از یک احساس پیروزی بزرگ.

عوامل داخلی فتنه با کمک حامیان خارجی تدارک یک شبیخون جنگ نرم را دیده بودند. شوک وارد شده ناشی از این شبیخون باعث گردید روز 25 خرداد افرادی بدون دیدن عوامل پشت پرده به راه پیمایی علیه انتخابات بپردازند. این شوک بزرگ بسیاری از خواص را نیز در بر گرفت و آنها نیز تا مدتها با این جریان انحرافی همراهی کردند.

برای آنکه دوباره دچار اینگونه شبیخونها نشویم، لازم است مردم را در جریان اوضاع قرار دهیم. حاکمیت باید خوشیها و سختیها را با مردم بگذراند. محرم دانستن مردم آنها را از بی تفاوتی در می آورد. بسیاری از پنهان کاریها با استدلال اینکه موجب ضربه به انقلاب و ارکان آن می شود، انصافا توجیهی ندارد. وقتی همه چیز روی دایره باشد و مردم آنها را از اتاق شیشه ای تماشا کنند، آنگاه بسرعت ربط مسائل را تشخیص داده و دچار غافلگیری نمی شوند.

تجربه در تمام دنیا نشان داده است که ملت از پنهانکاری متنفر است و به محض دیدن پنهانکاری احساس بیگانگی کرده و خود را کنار می کشد. روایتی از ائمه معصومین که می فرماید "الناس عدو ما جهلوا. مردم دشمن چیزی هستند که آن را نمی شناسند." موید این تجربه است. لذا در حکومت داری اسلامی باید اصل بر اطلاع رسانی باشد مگر آنگه ضرر بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. ثابت شده است برای هر پنهانکاری هزینه ای وجود دارد که دیر یا زود باید پرداخت شود. در شبیخون جنگ نرم همین پنهانکاریها در بدترین زمان آشکار می شوند که بیشترین خسارت را به افکار عمومی وارد کرده و باعث تشدید بی اعتمادی شده و خسارت جنگ نرم را افزایش می دهد.

پدافند غیرعامل اطلاع رسانی عمیق و کامل را برای جلوگیری از غافلگیری و تبدیل شدن اطلاعات به ضد اطلاعات، ضروری می داند. برای این منظور می بایستی منابع اطلاع رسانی را در جبهه خودی افزایش داده و ضریب درستی تحلیل های مردم را بالا ببریم. گسترش مطبوعات و رسانه ها، مناظرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حمایت قوه قضائیه از اطلاع رسانی از ضروریات پدافند غیر عامل برای ایجاد آمادگی در مردم برای تحلیل صحیح مسائل است.

جلب اعتماد عمومی به منابع اطلاع رسانی داخلی
مهمترین پارامتر برای جذب مخاطب به منابع اطلاع رسانی، ایجاد اعتماد عمومی به آنها است. اعتماد مهمترین نقطه کلیدی در پدافند غیر عامل جنگ نرم است. دشمن برای خنثی سازی منابع خبری نخست از آنها اعتماد زدایی می کند. اگر این مسئله اتفاق بیفتد، هرگونه سرمایه گذاری بی نتیجه خواهد بود. منبع اطلاع رسانی غیرقابل اعتماد مانند طناب پوسیده ای است که کسی با آن به چاه نخواهد رفت. یک منبع اطلاع رسانی قابل اعتماد دارای ویژگیهای زیر است:

1.حداکثر پوشش نسبت به وقایع داشته باشد. سانسور اعتماد را از بین می برد. اصولا در دنیای کنونی سانسور تقریبا امکان ندارد. شنیدن خبر از کانال دیگر و نشنیدن از کانال خودی مانند سم عمل می کند. در صورت خطرناک بودن خبر می توان در صورت لزوم آنرا با اخبار دیگر تحت الشعاع قرار داد. ولی هیچگاه نباید خبری را که احتمال انتشار آن از منابع دیگر می رود، در منبع خودی سانسور کرد.

2.گرایش به نیاز مخاطب بیشتر از تامین خواسته حزبی و جناحی باشد.

3.تحلیل از خبر جدا شود. بدین معنا که حدالامکان از جهت دار کردن خبر خودداری شود. حتی بی طرفی ظاهری هم خوب است.

4.در شنیدن اخبار، مخاطب همیشه باید خود را در مقام قاضی احساس کند. مخاطب خود می بایست نتیجه گیری کند.

5. مقابله با مخالفین (حتی دشمنان) حدالامکان غیرمستقیم و مستند باشد.

تمرکز زدایی و ایجاد مراکز متعدد پناهگاههای فرهنگی برای ارائه سریع کمکهای اولیه جنگ نرم

همانگونه که گفته شد اطلاع رسانی به موقع بمانند کمکهای اولیه در جنگهای سخت میزان تلفات را را کاهش می دهد. در هنگام نیاز این اطلاع رسانی باید سریع صورت گیرد تا قبل از آنکه موجب بدبینی و تشویش اذهان شود، فرد را به حالت عادی بازگرداند.

در بحبوحه جنگ صفین یک از سربازان بناگاه به چادر فرماندهی امیرالمومنین آمد و گفت من مردد شده ام. سوالی در مورد توحید دارم. فردی اعتراض کرد که مگر وسط آتش جنگ جای این سوال است. امیرالمومنین فرمود همیشه جای این این سوال است. ما برای پاسخگویی به این سوالات می جنگیم. آنگاه ایشان پاسخ آن سرباز را فرمودند.

تردید در جبهه خودی قدرت جنگیدن را از سرباز سلب می کند. در صورت عدم پاسخگویی به موقع بسرعت متورم شده و باعث بدبینی شدید می شود. سرعت پاسخگویی به شبهات در جنگ نرم اولا باعث از رفتن تردید می شود. ثانیا از ورود شبهات دیگر جلوگیری می کند.

تمرکز در اطلاع رسانی اولیه جنگ نرم فقط در مواردی خاص پاسخگوست. مردم مایل نیستند جواب تمامی سوالات خود را فقط از یک کانال دریافت نمایند. به همین دلیل، تمرکز در اطلاع رسانی موجب کاهش تاثیر این کانال می شود. دشمن هم اگر دریابد که حریف فقط یک منبع اطلاع رسانی دارد، آنگاه منتهای سعی خود را در تخریب آن بکار می گیرد. در فتنه 88 بجرات می توان گفت روشنگریهای رهبر معظم انقلاب آتش فتنه را خواباند. یکی از دلایل هجمه بی سابقه دشمنان و جنبش سبز به ولایت فقیه و شخص رهبر انقلاب، همین تاثیر شگرف بیانات ایشان بوده است.

ما باید تنهایی رهبری انقلاب را در اطلاع رسانی یک تهدید تلقی کنیم. فصل الخطاب بودن فرمایشات ایشان از مسئولیت دیگران برای روشنگری کم نمی کند. برای این منظور باید منابع اطلاع رسانی متعددی را آماده کنیم تا در موقع لزوم به کمک رهبر معظم بیایند.

مراکز پاسخگویی به شبهات می بایستی به صورت غیر متمرکز و توزیع شده باشد تا هر فرد بتواند بنا به مقتضیات خود به آن مراجعه کند. خواص، مساجد، پایگاههای بسیج، مدارس و خانواده ها و سایتهای اینترنتی می توانند کمکهای اولیه فکری را در زمانی کوتاه به افراد مردد بدهند.

خواص در این میان اهمیت زیادی دارند. خواص بهترین پناهگاه فرهنگی در جنگ نرم هستند. دلیل اهمیت خواص در سرعت تاثیر گفته های آنهاست. مدرسه فرهنگ سازی می کند. ولی نمی تواند به عنوان کمک اولیه جنگ نرم عمل نماید. خانواده نیز به دلیل یکسان بودن فهم اعضا از شرایط موجود نمی تواند پاسخگوی سریع شبهات باشد. مردم به خواص اعتماد دارند. تاثیر سخنان خواص مانند رهبر معظم انقلاب ولی در سطحی پایینتر است. آنها می توانند در اوضاعی که افکار مسموم شده اند و قدرت تحلیل را از دست داده اند و علیرغم داشتن قدرت، نمی دانند حق کدام است، راه درست را به مردم نشان داده و افکار آنها را در زمانی کوتاه بازپروری کنند.

مقاوم سازی فکری مردم برای کاهش خسارات جنگ نرم
مقاوم سازی فکری مردم یک از عوامل موثر در کاهش تلفات و خسارات جنگ نرم است. مقاوم سازی فکری بدان معناست که افکار عمومی همیشه سپری به همراه داشته باشد تا از ضربات مصون بماند. سپر فکری باعث می شود که القائات دشمن به باور مردم تبدیل نشود. در بهترین حالت، فکر مقاوم، جوسازی های دشمن را به عنوان سم تلقی کرده و خود را از آن دور نگاه می دارد و یا اجازه رسوب شدن در ذهن و تبدیل شدن به باور را نمی دهد.

مقاوم سازی فکری یک کار فرهنگی است و باید در یک پروسه دراز مدت پیگیری شود. ولی کاربرد آن به عنوان پدافند غیرعامل در زمان جنگ نرم است. مسئولین فرهنگی می بایستی بتوانند نقاط حمله دشمن را پیش بینی کرده و برای هریک جوابی قانع کننده یافته و سپس آن را به باور عمومی تبدیل نمایند. مردم باید بدانند محل استفاده هریک از این باورها در جنگ نرم کجاست تا بتوانند آنرا بموقع استفاده کرده و از صدمات مصون بمانند.

کلمات حکیمانه از ائمه معصومین و بزرگان اسلام اگر چه کوتاه هستند ولی کلیدی طلایی برای زمانهایی هستند که می توانند اثر معجزه آسایی داشته باشند. مسئولین فرهنگی پس از شناسایی و آموزش نقاط حمله فرهنگی و آثار آنها و روش مقابله آنها، می بایستی یک جمله کلیدی به عنوان کد برای هریک قرار دهند تا در مواقع لزوم با ذکر آن جمله ساده، مردم بتوانند اوضاع را بسرعت تشخیص داده و وظایف خود را انجام دهند. این همانند کاربرد ضرب المثلها است که یک جمله انسان را از تکرار گفتاری مشروح بی نیاز می کند.

نتیجتا پیشنهاد می شود برای مقاوم سازی فکری، کلمات و ضرب المثلهای جدیدی رایج شود که با بکار بردن آنها به عنوان پدافند غیرعامل بخشی از آسیبهای فکری جنگ نرم را برطرف شود.

خوشبختانه مذهب شیعه و آموزه های انقلاب اسلامی از نظر مقاوم سازی فکری بسیار غنی است. توجه به این آموزه ها توانسته است شیعه را در طول قرنهای متمادی از تاثیرات عوامل مخرب در امان نگاه دارد. به عنوان نمونه، به تعدادی از این آموزه ها اشاره می کنیم:

1.قران کریم می فرماید: "خداوند از مومنین حمایت می کند." این باور باعث می شود که مومنین بزرگ نمایی دشمن را به هیچ انگارند. دشمن در بسیاری از مواقع با بزرگنمایی خود در صدد ترساندن مردم است. اگر مردم باور داشته باشتند که خدای متعال از آنها در مقابل دشمنان حمایت می کند، دیگر ترسی از دشمن نخواهند داشت.

2.سید الشهدا زندگی پر ارزش خود را برای اسلام فدا کرد. ما همیشه خطاب به ایشان می گوییم. "یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما. ای کاش ما با شما بودیم و با شما شهید شده و به رستگاری می رسیدیم." این باور نه فقط ترس از کشته شدن را کاهش می دهد، بلکه بجای آن انتظار فوز شهادت را جایگزین می کند. آیا کسی که این باور را داشت، از تشرهای دشمن می هراسد؟

3.جمله تاریخی امام خمینی رحمه الله مبنی بر اینکه آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، ضعف این قدرت استکباری را در مقابل ملت مسلمان ایران به چالش می کشد. این همان ترجمه آیه "ان کید الشیطان کان ضعیفا" است. سابقه سی ساله انقلاب این امر را تایید کرده است. با نگاهی به وضعیت کشورهای دوست آمریکا و مقایسه آنها با شرایط ایران این نکته را تایید می کند. در صورتی که مردم وظیفه خود را انجام دهند، کاری از آمریکا بر نمی آید.

4.جملاتی از امام مانند "هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید" و "اگر دیدید دشمنان از شما تعریف کردند به خودتان شک کنید." ، "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت آسیب نبیند."، "اختلاف از شیطان است."، "میزان حال فعلی افراد است."، از مواردی است که می توان از آنها به عنوان کد استفاده کرد.

باورهای ایجاد شده قادر هستند به عنوان معیار تشخیص حق از باطل عمل نمایند. در زمانی اوضاع غبارآلود است و مردم حیران از فهم شرایط هستند، این معیار های مانند چراغی روشن، راه درست را نشان می دهد.

ایجاد سوء ظن دائمی نسبت به دشمن
جمله تاریخی دیگر امام "آمریکا شیطان بزرگ است." یکی از اصول پدافند غیر عامل است. امام این جمله را با استناد به آیات قرآن متذکر شده است. قرآن می فرماید: " ای مردم! ... به تحقیق شیطان دشمن شماست. پس او را دشمن خود بدانید." تفسیر عینی این آیه این است که: "ای مردم ایران! آمریکا دشمن شماست. پس اورا دشمن خود بدانید."

قرآن در باره شیطان چه می گوید:

1.شیطان دشمن قسم خورده انسان است. او هیچگاه با انسان کنار نخواهد آمد.

2.شیطان ظاهری فریبنده دارد و گاهی در شکل خیرخواهی و با وعده های زیبا وارد می شود. او با ظاهری خوش و وعده عمر جاودان باعث فریب آدم و حوا شد و آنها را از بهشت خارج ساخت.

3.شیطان به تدریج انسان را آلوده می کند. هرکه از ابتدا پا در جای پای شیطان گذاشت بداند که او را تا حد انکار خداوند پیش خواهد برد.

4.شیطان در مواقع خطر انسان را تنها گذاشته و از او حمایت نمی کند.

5.شیطان یک مفهوم است. یکی از مصادیق بارز آن ابلیس است. هر چیزی که انسان را از راه حق دور کند شیطان است. لذا یک انسان، یک فیلم، یک کانال ماهواره و حتی یک کشور هم می تواند شیطان باشد.

6.شیطان دارای اعوان و انصار است. قرآن از آنها به عنوان حزب الشیطان نام می برد. هر یک از این شیاطین به نسبت قدرت طرف مقابل انتخاب می شوند. گاهی مردم یک شهر توسط یک بچه شیطان اداره می شوند و گاهی صدها شیطان بزرگ و گوچک تلاش می کنند تا یکی از اولیاء الله مرتکب ترک اولی شود.

7.شیطان در بین مومنین ایجاد اختلاف می کند.

8.شیطان دوستان خود را از فقر می ترساند. شیطان حرامخواری را به عنوان تجارت مجاز می شمارد. این فریب خودگان شیطان در عمل ضعیف شده و توانایی مقابله را از دست می دهند.

9.شیطان مریدان خود را همیشه در حالت ترس و وحشت نگاه می دارد.

10. شیطان تبلیغ برهنگی کرده و انسان را وادار به برهنه شدن می کند و آو را به سمت فحشا و منکر می برد.

11. شیطان اگر توانست، انسان را فریب می دهد و اگر نتوانست او را مبتلا به فراموشی و غفلت از یاد خدا میکند.

12. شیطان دروغ پردازی و شایعه پراکنی می کند.

موارد فوق صراحتا در آیات قرآن ذکر شده است. با کمی تامل در می یابیم تمامی این موارد به تمامه در آمریکا و اعوان و انصار آن وجود دارد. کیست که نداند ماهواره های مستهجن دشمن تبلیغ فحشا و برهنگی کرده و با برنامه های کثیف بذر غفلت و انحراف را در مومنین می کارد. هم اکنون بیش از هشتاد ماهواره و هزاران سایت فارسی زبان مردم را با هر سلیقه ای مورد حمله قرار داده اند. به جرات می توان گفت در روی زمین هیچ ملتی به اندازه ملت ایران مورد تهاجم شبانه روزی قرار نمی گیرد.

این ماهواره ها علاوه بر اشاعه فحشاء، دروغ پردازی و شایعه پرانی گسترده را در برنامه کار خود دارند. تلویزیون های بی بی سی فارسی و یا صدای آمریکا از مصادیق بارز بنگاههای دروغ پرداز و شایعه پراکن است. آنها همواره ملت مومن ما را از حمله و تحریم می ترسانند.

اعوان و انصار شیطان بزرگ در اروپا و کشورهای عربی و عناصر داخلی آنها همیشه در صدد ایجاد اختلاف میان ملت با عناوین اصولگرا و اصلاح طلب، شیعه و سنی، روحانی و دانشگاهی، حاکمیت و مردم، سنت و مدرنیته، و امثال آن هستند.

آمریکا پس از آنکه استفاده کامل از نوکران خود برد، در مواقع خطر آنها را تنها می گذارد. ما شکی در سرسپردگی شاه و صدام به آمریکا نداریم. اولی در غربت و دربدری دق کرد و مرد و دومی از سوراخ موش بیرون کشیده شده و به دار آویخته شد.

کشورهای بسیاری، باآنکه دوستی با آمریکا را برخلاف مصلحت کشور خود می دانند، ولی به جهت هراسی که از آمریکا دارند نه فقط با آن مقابله نمی کنند بلکه در مجبورند با آن همراهی کنند.

این حملات که به عنوان تهاجم فرهنگی نام برده می شود از همان ابتدای انقلاب بصورت لاینقطع ادامه داشته است. اوج این حملات را می توان در حوادث پس از انتخابات دید.

 

 

  1. هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

    نوشتن دیدگاه